طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

رخدادهای روزگار

اینجا ایران خرداد یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت :

شاید همان اندازه که سال 2009 میلادی با خوشی آغاز شد و همگان هر روز که بیشتر از اون می گذشت چشم به راه رخدادهای خوب بودند (که همین گونه هم شد..) و سال 1388 خورشیدی برای خود من آزمونی نو برای نو نفس کشیدن بود! این روزها.. این ساعت ها.. و مهمتر این لحظه ها به سنگینی هر چه تمام تر در اوج روزهای زندگی ما سپری میشود.

بیست و هشت.. بیست و دو.. و حالا هم بیست و دو !! این سه شماره و ماه های آنها و رخداد های آن در ذهن تمامی ایرانی های آزاده انگاشته می شود. یادمان نخواهد رفت که بر ما چه کردند و چه خواستیم ولی چه بر ما شد. این ماه های واپسین که با یادآوری گذشته و رخداد های پیشین و درس گرفتن از اون همه (هتا خود من) خواستدار دگرگونی و گریز از واپسگرایی شدیم ناگهان به ما گفتند شما چنین حقی ندارید! باید سر جای خود بمانید..  

پاینده ایران و ایرانی. ایرانی آزاد برای هر آزاده ای.

سبزسفیدقرمز    


ادامه مطلب ...

ناگوارترین رخداد امسال

..

امسال بر خلاف سال گذشته روزهای بهتری رو می بینیم با انرژی های بهتر! ولی به روز بیست و سه فروردین یکی از دلخراش ترین پیشگاه رو به چشم خودم دیدم.

وقتی قوطی آب میوه رو به سمت آشغال دونی! پرتاب کردم پسرک به سمت اون دوید.. بدون اینکه هتا به من نگاه کنه! و قوطی رو از آشغال دونی برداشت و قطره های آخر آب میوه رو خورد!

این قدر این رخداد من رو "کیش و مات" کرده بود که نمی دونستم چی کار کنم!

وقتی خونه رفتم هزار اندیشه و کار برای کمینه کردن ندیدن این جور رفتارها به ذهنم رسید که نیازی به گفتن اونها نیست!

ولی چرا این جوری شد؟ چرا باید ما این رخداد ها که این کوچکترین اونهاست رو ببینیم!

این همه پول بهشت ما کجا میره؟ این قدر ما نیازمندیم که باید این ها رو ببینیم؟ چرا؟ 


نوروز یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت فرخنده باد

.. 

چون لاله به نوروز قدح گیر بدست .. با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
می نوش بخرمی که این چرخ کهن .. ناگاه ترا چون خاک گرداند پست 

کم کم به پایان سال نزدیک می شویم٬ سالی که گمان کنم نه تنها برای من بلکه برای خیلی از مردم ایران و هتا خارج از این خطه خاص بود!
اصلن دوست ندارم این یادداشت رو خراب کنم! چون اگر قراری این چنین هم باشد تا دلتان بخواد رخدادهای ناگوار یکی پس از دیگری رو داشتیم..از آبگیری سد سیوند و رطوبت آرامگاه کوروش بزرگ گرفته تا ناخلفی های سیروس بامداد و یکه تازی و دزدی های دایی در فوتبال و و و هزار حرف نگفته! هتا امیر کبیر را هم با چند استخوان گوسپند قبرستان کردند!باران هم پس از گل آلود کردن زمین پس از آن تمام شد و رفت! امسال برای هدایت هم جشن گرفتند و او را مرگ نامیدند! .. هتا خانواده ما باز هم کوچک تر شد!.. و اما.. و اما این چرخ هم هنوز پا برجاست! 

خوشحالم که در میان این روزهای سخت آدم های خوبی دیدم و خوشحال تر اینکه دیدم هنوز باورهایی در درونشان فرو نریخته.. خرسندم که پایان سال را در کنار پدران و مادران و تاریخ خودمون به پایان رسوندم..
هیچ پایانی قشنگ تر از این برای این سال پر از دغدغه٬ سر و صدا و موج منفی نبود.. 

زرتشت بنیان گذار فرهنگ و آرمان شهر ایران می گوید: "آدمی آن چیزی نیست که زاده می شود بلکه آن چیزی است که باید بشود٬ و این شدن تنها از راه نوزایی همه روزه انجام شدنی است پیام نوروز هم همین است که هر کسی بکوشد تا خود را و جهان پیرامون خود را نو کند.."  

پس نوروز را همانند نیاکان خود گرامی می داریم همان طور که آیین های درست و نکو را گرامی می داریم و رسم های غلط را می زداییم

گزافه گویی و هدر دادن وقت در این روزهای زیبا کار ناپسندی هست پس بهتره که هم من و هم شما به روزهای خوب موجود و در پیش رو برسیم.. 

نوروز یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت خیامی خجسته و همایون باد.

ادامه مطلب ...

سالروزت شادباد٬ کوروش بزرگ

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سه سال گذشت.. چه زود گذشت!!

...

درست ۳ سال از نخستین روز نوشتنم در اینجا گذشت..


وقتی مرگ هم من رو نمی خواد.. وقتیکه مرگ هم به من پشت می کنه.. مرگی که نمی یاد و نمی خواد هم بیاد..!...

نوروز آمده٬ بهاران خواهند آمد٬ کام تلخ را شیرین کنیم! (09:18:19)

...

بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
بار دگر، روزگار چون شکر آید.

می خواهم بنویسم :یکی از بدترین سالهای زندگی مان را تجربه کردیم! مغزمان را هم تحریم کردند! آقایان سال ۸۶ را باید سال انسجام و وحدت عوام فریبی می نامیدند نه چیز دیگری..
  کامتان را در این بهار و نوروزی که در پیش است تلخ نگه ندارید٬ تنها به بهار و بهارمان فکر کنین..

۱۳۸۶ با تمام بدی هایت! خدانگهدار.. . تو هم به تاریخ پیوستی!

را به تمام هم وطنانم در جای جای دنیا تبریک می گم

به امید اینکه سال ۱۳۸۷ سالی پر از خوشی و میمنت برای ما ایرانی ها باشه...

سالی پر از آزادی.. خوشی.. خُرم.. شادی و عشق براتون آرزومندم

ارادتمند شما٬ حضرت عشق 




آغاز سال نو باستانی ۱۳۸۷ ایرانیان

۲۹ بهمن٬ سپندارمذگان (روز عشاق ایرانیان) شاد باد

...

باورهای ایرانی، نسل بشر یا نخستین زن و مرد جهان، به نام «مشی و مشیانه» از ریشه دوگانه گیاهی به نام «مهرگیاه» در دل زمین بوجود آمده و آفریده شده‌اند و در واقع زمین یا سپندارمذ، مادر نسل بشری دانسته می‌شده است


در تصویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید٬ هیچ کسی عصبانی نیست٬ هیچ کس سوار بر اسب نیست٬هیچ کسی را در حال تعظیم نمی بیبید٬ هیچ وقت برده داری در این مرسوم نبوده٬در بین این صدها پیکر تراشیده شده٬حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.

از ماست که بر ماست...

           بلی مام میهن بـــود زن ،زمین

                                     بود عشق شیــرین ایران زمین

           سپنــــدارمذ گان بود جشن  ما

                                     بود رسم شیــــــــرین آرا ماتا(مادر زمین)

           سپندارمذگان بـــــود جـشن زن

                                     زمین مام گیتی و زن مـام مــن

           چه گویم ازاین جشن وآئین مان

                                     که عشق است آئینمان درجهان

           من این جشن وآئین ایران زمین

                                    ستایــم و بــوسم زمین را جبیـن

           که این مهد مهد دل روشن است

                                    دل پارسان عاشق مــــیهن است

           کنون وقت اسپند مذگـــــان شده

                                   جهان روبه مادرو زن،جان شد

           مبارک بگویم تــــــرا زیب من

                                    توئی اخــــتر پاک میهن تو زن

           مبارک مبارک مبــــــارک ترا

                                    سپندارمذ گـان مبــــــارک خدا


حضرت عشق ۲ ساله شد!

...

۳۰ مرداد.. حضرت عشق دو ساله شد!


با اینکه دورم از تو

زادروزت شادباد!

۱۸ سال گذشت...

...

۱۷ مرداد ۱۳۶۸ --  

۱۷مرداد ۱۳۸۶  -- 

درست ۱۸ سال پیش بود که صدای گریه های من واسه اومدن به این دنیا بلند شد! یه جای تاریک در دل محبت رو ترجیح ندادم به یه جای روشن ولی دریغ از محبت !

ای کاش که همون تو می موندم !

نمی دونم امسال همه چیز فرق می کنه یه جور استثناست امسال !

خوب به تاریخ نگاه کنین، ۶۸ و ۸۶ دقیقا جای اعداد عوض شده...یا تاریخ میلادی اون که دقیقا هر ۹ سال یکبار می شه تکرار میشه امسال هم بعد از ۹ سال یا همون ۲تا ۹سال! (۱۸سال دیگه) تاریخ ها تکرار شده یعنی شده همون ۸ آگوست !

خیلی جالبه نه ؟ اتفاقات این مدت اخیر و این روزها هم خیلی جالبه...نمی دونم چی بگم از دست این زمونه ؟