طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

چهار سال گذشت..

...

بر پایه یک منش "وبلاگی!" باید سالروز آغاز به کار رو جشن بگیریم! جالب تر اینه که بایستی جشن بگیریم! یعنی هیچ حقی نداریم که غم بخوریم.. کمینه باید این روزها رو هر اندازه که غم انگیز باشه، جشن گرفت.. 


این روزها هر چه بیشتر جلو می روم بیشتر گواه پوست انداختن مردم پیرامون خودم هستم.. به گونه ای که هتا گاهی زمان ها به خودم هم شک می کنم که اصلن کی ام؟ چی ام؟ 

این روزها جای خیلی از کسانی که باید امروز می بودند! ولی نیستند.. رو احساس می کنم. کسانی که می تونستند راه ما رو آسان تر کنند ولی با رفتن زوری یا دلخواه خودشان این راه رو برای ما سخت تر کردند! ولی خوشحالم که این راه سخت تر شد.. چون هر چه راه مون سخت تر بشه خواسته ای که داریم هم پایسته تر میشه.. و این می تونه کمک شایانی به آینده خودمون که هیچ! رفت.. به آینده فرزندان این خاک کنه.. 

امروز افزون بر اینکه "حضرت عشق" چهار ساله میشه پیوندی با یک یادبود زیبا دوران پیشین هم داره که امیدوارم اون یادبود همیشه یک یادبود زیبا (همان گونه که الان هم هست!) در ذهن من انگاشته بشه و چیزی نتونه اون رو خدشه دار کنه..  


+ این عکس از جنگل های سوخته استرالیا در سال ۲۰۰۶ گرفته شده است.

نظرات 7 + ارسال نظر
‌فروغ ف جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ق.ظ http://www.naerika.blogfa.com

درود روزبه نازنین:
چگونه ای؟
به قول سالار اجتهد نژاد کاشانی:
برایم بگو اوج بالاترین آسمان طرف های تو تا کجاست؟
من اینجا کمی آسمان دارم
اندازه ی پنجره
که با چند گنجشک پر حرف قسمت شده
وزان سوی این آسمان غبارین بی رنگ و سرد
خدا خسته و پیر و بی یاور است
بگو آسمان طرف های تو دست کیست؟
بگو ماه دارد خداتان؟
سپیدار دارد؟
و نور...
...
بگو بغض تلخی نشسته است این روزها در گلویم
بگو هم چراغی
برایم بگو...


سپاس آمدنتان را

درود بر تو.
گمون می کردم الان باید مرده باشی!
یا اینکه به زور !!
خوشحالم که هستی..

به هر حال داستان ما شده مانند آقا گربه و آقا موشه !!
باید یه جورایی سر به سر آقا گربه هه بذاریم تا شاید بتونیم به پنیرمون برسیم!

می رسیم.. . . . . .

:)

راوی شکوه ایران جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ق.ظ http://www.iranweyj.blogspot.com

درود روزبه عزیز:
گمان نکن غریبه ای سر زده .نه...
تنها خانه ای دیگر ساخته است ...
جستارت را پس از حوصله سافتن خواهم خواند و دیدگاهم را بیان خواهم کرد.

راوی شکوه ایران

:)
خوب این خونه تکانی ها در این روزها کمی عادی شده!
از برادر گرامی جناب سیف الله داد فقید گرفته تا تو دیگه :)

زیاد حوصله تو اینجا به خرج نده! چون منم به اندازه کافی حوصله ای نداشتم که اینجا خرجش کنم..

+ تا آزادی!

مریم جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ب.ظ http://maryland.blogsky.com

دیگر دلم از سنگ حوادث نهراسد
این کاسه ی صد بست به کرات شکسته است
سلام
ببخشید که...

درود.
تا اون جایی که می تونم تو زیادی می ترسی !!
درسته ؟؟
ببخشید واسه چی ؟؟

[ بدون نام ] جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ب.ظ http://maryland.blogsky.com

راستی تولد بلاگت مبارک

خواهش.
:)

ساناز شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:53 ب.ظ http://khise-khis.blogsky.com

سلام حضرت ۴ ساله عشق

صد ساله باشی...

درود.
ممنون ساناز جان
اوهااا چه خبره! صد سال‌ !!
آرزو قحط بود تا این ؟؟

[ بدون نام ] یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ق.ظ

تبریک !

فاطمه ؟؟

:)

خواهش.

محسن شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:47 ب.ظ http://axamoon.blogsky.com

شما خبر نداری توی استرالیا با رویش ناگزیر این جوانه های سبز که توی عکس دیده میشه چه می کنند، که بیاین به اینجاییا هم یاد بدن؟

تا اونجایی که من می دونم استرالیا خیلی سبز هست و سبزه هم اونجا زیاد..
اگر اونجا بخوان هم جلوی این سبزه کاری ها رو بگیرن نمی تونن چون خیلی شمارشون زیاده.
البته باید آب و زمینش هم مناسب باشه که ظاهرن اینجا هم مناسبه.
راستی با علف های هرز اینجا اگه سبز باشن چی می کنید شما ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد