طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....
درباره من
یک بی همه چیز که چیزهای زیادی از این دنیای چیز نمی خواهد ولی چیزترین این چیزها را در یک چیز جا گذاشته است که چیز خوبی نیست و هر چقدر دنبال آن چیز بگردی چیز می شوی ولی آن چیز را پیدا نمی کنی.
بهت گفتم چیزهای زیادی چیز نیستند. تو، همین خودت تمایل به دانستن چیزهای ملت داری ولی نمی دانی که چقدر ما چیزهای تو رو می دانیم و کارمان این است شب تا صب به چیزهای تو بخندیم و چیز بخوریم چیز بکشیم و چیزبارانت کنیم..
من در جستجوی من هستم. شاید بیراه باشد، ولی گریز را می زنم...
ادامه...
سلامممممممممممم ولنتاین مبارک دنیا را باید ساخت نه با دنیا ساخت ؟؟؟!!!! فکر میکنم همه مون داریم عکسش عمل میکنیم کاش یه روزی بشه که ما دنیا را بسازیم روزبه جون منم به روزم تولد یک تکه تنهاییه خوشحال میشم یه سر بزنی با امید بهترینها برای تو
سلام امروز روز جهانی بهترین دوستای خوبه روز والن تاین را بهت تبریک میگم این پستت دیگه محشره آپم.....................
آجیت !!!!
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1385 ساعت 10:33 ق.ظ
سلامو... یعنی بگم خدا چی کارت کنه دیدی اولین نظر رو من ندادم بچه مگه تو قرارت نبود 29 ام بنویسی هان این بود ایرانی ایرانی کردنت ای خاک باشه دارم واست الان که می یای خونه حالیت می کنم اما در مورد پستت یه خورده از حرفات معلوم بود که دوباره خر شدی نه ؟ ولی تا منو داری خر نمی شی ببین داداش من تو چرا نمی خوای اینو در نظر بگیری که شاید شاید شاید اونم واسه خودش کسی رو داشته باشه ؟ شاید تو اون مرد رویاهاش نباشی رو این حرفم فکر کن باشه
سلام خوب آبروی ما رو می بری تو هم ببین تنها چیزی که این روزها آزارم می ده همین که نکنه که.... نه نمی خوام به این فکر کنم می فهمی راستی جشن مهرگان هم آپ می کنم باشه ؟ --------- ............هرگز نمی میرد آنکه دلش زنده شد به عشق....ثبت است در جریده ی عالم دوام ما !..........
آجیت !!!!
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1385 ساعت 10:34 ق.ظ
راستی والنتاینت هم مبارک یعنی والنتاینتون نه........
سلام آقااااااااااااااا خوبی که ایشالا ولنتاینو نمیتونم بهت تبریک بگم .....چون مناسبتی نداره واسه ات.پس بیخیال. هرچند تو نوشته هات به ثبات در عشقت اشاره کردی اما عزیز <<<تا از جانب معشوق نباشد کششی کوششش عاشق بیچاره به جایی نرسد>>>فکر کن روش و ......
واقعا نمیدونم چرا اینقدر ما غریبیم...! اما غربت هم یه صفایی داره اونم صفای که فقط دلشکسته ها بیشتر درکش میکنن....چه عالمی دارن این دلای شکسته....قبول داری یا نه؟!این چند وقته خیلی به تیکه های دلم ور رفتم و به چیزایی رسیدم که یه حس درونی رو در من بیدار کرده...خوشحالم با وجود تمام بدی حال دلم.
قربونت یه سری هم بهم بزن ....من نمیتونم بیام نذار بلاگم از فروغ بیا فته. به علی هم سلامم رو برسون....میدونم ازم دلخوره اما مطمئنم بیدلیل دلخوره ...دلیلایی واسه خودش داره که نمیدونم چی بگم در موردشون... امیدوارم بهتر شه و بهتر شیییم.
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم تقصیر کسی نیست که این گونه غریبیم شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم....
میدونم که خدا خواسته .....پس هیچی نمیگم و صبر میکنم.
سلام زهرا همین فکر کردن آدم رو دیوونه می کنه می فهمی ؟ ولی همین ثبات می تونه به اون هم ثابت کنه نه ؟ من منتظر اون روزم............ به امید اون روز من نمی میرم بدون عشق.... پس نمی کشم قربانت علی رو هم باید بهش فرصت داد درستش می کنم فعلا......... ----------یا حق ! ---------
با سلام به شما دوست عزیز مرسی از حضورت در عاشقانه ها وبلاگ قشنگی داری و قشنگتر از اون احساست است... تا حالا هر چی بوده خوب یا بد گذشته امیدوارم از این به بعد بر زندگی سوار باشی نه زندگی بر ما.... شاد باشی و پایدار.........
مــــــــــــجازات اعــــــــــــــــدام یا حــــــــــبس ابــــــــــــــــــــــــــــــد...؟!؟ کدام یــــــــــــــــــــــک ؟!؟ وکیل می خواهم.!.ــــ؟ــــ ...!؟! اگر میشوی منتظرمممممممممممممممم همین
با خود می اندیشم که.... آیا عشق توضیح تمامیت وجود است؟ آیا عشق مرکز ثقل حقیقت است؟ می پنداشتم که حقیقت مرکز ثقل عشق است و شک ندارم که چنین است اما عشقی که خود مرکز ثقل است که خود همه ی هستیست . اما عشق و مهربانی یکی نیست! عشق یگانگیست عشق قسمت کردن تفاهم است درست؛ مثل تقسیم سیب ؛ نیمی از آن تو و نیم دیگر آن یار؛ کاملا مساوی . همین ـــــــــــ- روزبه خان بازم که کم پیدا شدی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ندا خانم بخدا اصلا حال و حوصله ندارم ..........
سلام علیکم و رحمته الله ! چطوری آقا روزبه ی با مرام خوبی ؟ بابا دمت حسابی گرم به همین زودی ما رو فراموش کردی بابا ایول می بینم که کلی تغییرات دادی اینجا رو می دونی کی تا حالاست که نیومدم یه چند سالی میشه فکر کنم نه ؟ روزبه یه چیز بهت بگم خندت نمی یاد ؟ دارم از کارت یاسوج استقاده می کنم انگار بابام رو گنج نشسته نه ؟ روزبه خونمون جابجا شده اومدیم 500 دستگاه شماره رو هم تو یه نظر دیگه برات می ذارم تازه موبایل گرفتم....کلاس داره نه آره جون تو راستی چرا هر چی اس ام اس و زنگ می زنم جواب نمی دی دیگه حالا جوابمون رو هم نمی دی به خدا شماره ی خونتون هم یادم رفته یعنی گمش کردم خودت که می شناسیم باشه دارم واست داشت یادم می رفت حرف اصلیم روزبه عید به احتمال زیاد امید دوبی کنسرت داشته باشه با همون گروه لاس وگاس به احتمال زیاد دارم می رم یعنی منو بابام شاید بریم حالا زنگ زدی توضیح می دم برات قربونش راستی مهرگانت مبارک خوشم اومد ازت که هنوز همون روزبه ی ایرانی هستی مردشورتم هم ببرن حرف قشنگی زدی جون تو نه به امید ایران و ایرانی ای آزاد
به به به ب ب به خداییش با چه رویی اومدی ؟ سلام خوبی روزبه ؟ چی کار می کنی بی ما ؟ بچه نفهم گوشی رو ازم گرفتن......گریه....مردشور این کنکور رو ببرن همه چیز رو ازمون گرفته حال و حوصله ی اینجا جواب دادن رو ندارم امشب بهت زنگ می زنم یا فردا شب فعلا....
سلامم امیدوارم خوب باشی روزبه نمیدنم از کی رضارو میشناسی . میدونی نزدیک یک ماه میشه که رفته کربلا و هیچ خبری هم ازش نیست وقتی نظرتو خوندم دیدم آشنایی قبلی داری . اگه شماره ای ازش داری یه خبری ازش بگیر . من واقعا نگرانشم آخه اگه گیر افتاده باشه میشه از طریق شایان (( وب تنها ترین تنهایان )) کاری براش کرد . لطف میکنی اگه بتونی کمکی بکنی منتظر جوابت هستم . فعلا
سلام آقا!!! خوبی؟ نظرت و دیدم کلـــــــــــــــــــــــــــــــی خوشحال شدم! اصلا هم نمی دونم چرا!! قالب وب لاگت خیلی نازه... راستی روز عشاق ایرانیان چیه دیگه؟ سر در نیاوردم از نوشته هات ببخشید...
موفق باشی
سلام چه عجب خوشحالم کردی دستت درد نکنه تو هم ؟ از تو دیگه انتظار نداشتم فعلا..... -----یا حق ! --------
سلام من حذفت نکردم یک وبلاگ دیگه بود با همین اسم خواستم اون را پاک کنم اشتباه شد دوباره لینک کردم ممنون از نظرت خوشحال شدیم سر زدی ما آپ کردیم ----------------------------- همیشه فکر کن تو یه دنیای شیشه ای زندگی میکنی. پس سعی کن به طرفه کسی سنگ پرتاب نکنی چون اولین چیزی که میشکنه دنیای خودته _____hug*hug*____________*hug*hug*_______ _____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____ ___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__ __*hug*__________*hug*__________*hug*__ __*hug*________________________*hug*___ ___*hug*_______________________*hug*____ ____*hug_____________________hug*______ ______*hug*________________*hug*_______ ________*hug*____________*hug*_________ __________*hug*________*hug*___________ _____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____ ___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__ __*hug*__________*hug*__________*hug*__ __*hug*________________________*hug*___ ___*hug*______________________*hug*____ ____*hug_____________________hug*_____ ______*hug*_________________*hug*______ ________*hug*_____________*hug*________ __________*hug*________*hug*___________ _____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____ ___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__ __*hug*__________*hug*__________*hug*__ __*hug*________________________*hug*___ ___*hug*______________________*hug*____ ____*hug____________________hug*______ ______*hug__________________hug*_______ ________*hug*_____________*hug*________ __________*hug*_________*hug*__________ _____________*hug*____*hug*____________ ______________*hug*_*hug*______________ _________________*hug*_________________ _______________________________________
و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته است.... دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته است ... آری دل شکسته ام بدجور گرفته است..... قدم میزنم در کوچه پس کوچه های شهر پر از سکوت... یک غروب سرد و بی روح پاییزی ، یک دل عاشق ولی تنها و دلتنگ با کوله باری از غم و غصه و یک سوال بی جواب! قدم میزنم و به سرنوشت خویش می اندیشم! و باز در یک غروب پاییزی دلم بدجور برای تو تنگ شده است.... دلم برای آن دل بی وفایت تنگ شده ، نمیدانم چرا ولی بدجور دلم هوای تو را کرده است.... یک عصر سرد پاییز ، یک نیمکت خالی ، و برگهای زردی که با همان نسیم آرام باد بر زمین میریزند....! یک بغض غریب در گلویم ، یک احساس بر باد رفته در وجودم ، یک رویای محال در خیالم ، با پاهای خسته و دلی نا امید از این زندگی همچنان قدم میزنم با همان دل شکسته و دلتنگ..... دستان خالی ام ، قلبی پر از آرزو در دل اما نا امید ، صحنه تلخ غروب در میان برگهایی که از درختان می افتند.... دلم خیلی گرفته است و دلتنگ تو هستم عزیزم.... بیا و با حضورت دستان گرمت را در دستان سردم بگذار ، این پاییز سرد را بهاری کن ، و به این برگهای زرد و خسته جانی تازه ببخش..... بیا تا دوباره با دلی پر از امید و دلگرمی با حضور تو اینبار عکس پاییز را زیباتر از بهار برایت نقاشی کنم....
و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته است.... دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته است ... آری دل شکسته ام بدجور گرفته است..... قدم میزنم در کوچه پس کوچه های شهر پر از سکوت... یک غروب سرد و بی روح پاییزی ، یک دل عاشق ولی تنها و دلتنگ با کوله باری از غم و غصه و یک سوال بی جواب! قدم میزنم و به سرنوشت خویش می اندیشم! و باز در یک غروب پاییزی دلم بدجور برای تو تنگ شده است.... دلم برای آن دل بی وفایت تنگ شده ، نمیدانم چرا ولی بدجور دلم هوای تو را کرده است.... یک عصر سرد پاییز ، یک نیمکت خالی ، و برگهای زردی که با همان نسیم آرام باد بر زمین میریزند....! یک بغض غریب در گلویم ، یک احساس بر باد رفته در وجودم ، یک رویای محال در خیالم ، با پاهای خسته و دلی نا امید از این زندگی همچنان قدم میزنم با همان دل شکسته و دلتنگ..... دستان خالی ام ، قلبی پر از آرزو در دل اما نا امید ، صحنه تلخ غروب در میان برگهایی که از درختان می افتند.... دلم خیلی گرفته است و دلتنگ تو هستم عزیزم.... بیا و با حضورت دستان گرمت را در دستان سردم بگذار ، این پاییز سرد را بهاری کن ، و به این برگهای زرد و خسته جانی تازه ببخش..... بیا تا دوباره با دلی پر از امید و دلگرمی با حضور تو اینبار عکس پاییز را زیباتر از بهار برایت نقاشی کنم....
سلامممممممممممم
ولنتاین مبارک
دنیا را باید ساخت نه با دنیا ساخت ؟؟؟!!!!
فکر میکنم همه مون داریم عکسش عمل میکنیم کاش یه روزی بشه که ما دنیا را بسازیم
روزبه جون منم به روزم تولد یک تکه تنهاییه
خوشحال میشم یه سر بزنی
با امید بهترینها برای تو
سلام
امروز روز جهانی بهترین دوستای خوبه
روز والن تاین را بهت تبریک میگم
این پستت دیگه محشره
آپم.....................
سلامو...
یعنی بگم خدا چی کارت کنه
دیدی اولین نظر رو من ندادم
بچه مگه تو قرارت نبود 29 ام بنویسی هان
این بود ایرانی ایرانی کردنت
ای خاک
باشه دارم واست الان که می یای خونه حالیت می کنم
اما در مورد پستت
یه خورده از حرفات معلوم بود که دوباره خر شدی نه ؟
ولی تا منو داری خر نمی شی
ببین داداش من تو چرا نمی خوای اینو در نظر بگیری که شاید شاید شاید اونم واسه خودش کسی رو داشته باشه ؟
شاید تو اون مرد رویاهاش نباشی
رو این حرفم فکر کن
باشه
سلام
خوب آبروی ما رو می بری تو هم
ببین تنها چیزی که این روزها آزارم می ده همین که نکنه که....
نه نمی خوام به این فکر کنم می فهمی
راستی جشن مهرگان هم آپ می کنم باشه ؟
---------
............هرگز نمی میرد آنکه دلش زنده شد به عشق....ثبت است در جریده ی عالم دوام ما !..........
راستی والنتاینت هم مبارک
یعنی والنتاینتون نه........
سلام آقااااااااااااااا
خوبی که ایشالا
ولنتاینو نمیتونم بهت تبریک بگم .....چون مناسبتی نداره واسه ات.پس بیخیال. هرچند تو نوشته هات به ثبات در عشقت اشاره کردی اما عزیز <<<تا از جانب معشوق نباشد کششی کوششش عاشق بیچاره به جایی نرسد>>>فکر کن روش و ......
واقعا نمیدونم چرا اینقدر ما غریبیم...! اما غربت هم یه صفایی داره اونم صفای که فقط دلشکسته ها بیشتر درکش میکنن....چه عالمی دارن این دلای شکسته....قبول داری یا نه؟!این چند وقته خیلی به تیکه های دلم ور رفتم و به چیزایی رسیدم که یه حس درونی رو در من بیدار کرده...خوشحالم با وجود تمام بدی حال دلم.
قربونت
یه سری هم بهم بزن ....من نمیتونم بیام نذار بلاگم از فروغ بیا فته.
به علی هم سلامم رو برسون....میدونم ازم دلخوره اما مطمئنم بیدلیل دلخوره ...دلیلایی واسه خودش داره که نمیدونم چی بگم در موردشون...
امیدوارم بهتر شه و بهتر شیییم.
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
تقصیر کسی نیست که این گونه غریبیم
شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم....
میدونم که خدا خواسته .....پس هیچی نمیگم و صبر میکنم.
قربونت
*******************فعلا*********************
سلام
زهرا همین فکر کردن آدم رو دیوونه می کنه
می فهمی ؟
ولی همین ثبات می تونه به اون هم ثابت کنه نه ؟
من منتظر اون روزم............
به امید اون روز
من نمی میرم بدون عشق....
پس نمی کشم
قربانت
علی رو هم باید بهش فرصت داد
درستش می کنم
فعلا.........
----------یا حق ! ---------
با سلام به شما دوست عزیز مرسی از حضورت در عاشقانه ها
وبلاگ قشنگی داری و قشنگتر از اون احساست است... تا حالا هر چی بوده خوب یا بد گذشته امیدوارم از این به بعد بر زندگی سوار باشی نه زندگی بر ما....
شاد باشی و پایدار.........
مــــــــــــجازات اعــــــــــــــــدام یا حــــــــــبس ابــــــــــــــــــــــــــــــد...؟!؟
کدام یــــــــــــــــــــــک ؟!؟
وکیل می خواهم.!.ــــ؟ــــ ...!؟!
اگر میشوی منتظرمممممممممممممممم
همین
با خود می اندیشم که....
آیا عشق توضیح تمامیت وجود است؟
آیا عشق مرکز ثقل حقیقت است؟
می پنداشتم که حقیقت مرکز ثقل عشق است
و شک ندارم که چنین است
اما عشقی که خود مرکز ثقل است که خود همه ی هستیست .
اما عشق و مهربانی یکی نیست! عشق یگانگیست
عشق قسمت کردن تفاهم است
درست؛ مثل تقسیم سیب ؛ نیمی از آن تو و نیم دیگر آن یار؛ کاملا مساوی . همین
ـــــــــــ-
روزبه خان بازم که کم پیدا شدی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
ندا خانم بخدا اصلا حال و حوصله ندارم
..........
سلام علیکم و رحمته الله !
چطوری آقا روزبه ی با مرام
خوبی ؟
بابا دمت حسابی گرم به همین زودی ما رو فراموش کردی
بابا ایول می بینم که کلی تغییرات دادی اینجا رو می دونی کی تا حالاست که نیومدم
یه چند سالی میشه فکر کنم نه ؟
روزبه یه چیز بهت بگم خندت نمی یاد ؟ دارم از کارت یاسوج استقاده می کنم انگار بابام رو گنج نشسته نه ؟
روزبه خونمون جابجا شده اومدیم 500 دستگاه شماره رو هم تو یه نظر دیگه برات می ذارم
تازه موبایل گرفتم....کلاس داره نه آره جون تو راستی چرا هر چی اس ام اس و زنگ می زنم جواب نمی دی دیگه حالا جوابمون رو هم نمی دی به خدا شماره ی خونتون هم یادم رفته یعنی گمش کردم خودت که می شناسیم
باشه دارم واست
داشت یادم می رفت حرف اصلیم
روزبه عید به احتمال زیاد امید دوبی کنسرت داشته باشه با همون گروه لاس وگاس
به احتمال زیاد دارم می رم یعنی منو بابام شاید بریم حالا زنگ زدی توضیح می دم برات
قربونش
راستی مهرگانت مبارک
خوشم اومد ازت که هنوز همون روزبه ی ایرانی هستی
مردشورتم هم ببرن
حرف قشنگی زدی جون تو نه
به امید ایران و ایرانی ای آزاد
به به به ب ب به
خداییش با چه رویی اومدی ؟
سلام
خوبی روزبه ؟
چی کار می کنی بی ما ؟
بچه نفهم گوشی رو ازم گرفتن......گریه....مردشور این کنکور رو ببرن همه چیز رو ازمون گرفته
حال و حوصله ی اینجا جواب دادن رو ندارم امشب بهت زنگ می زنم یا فردا شب
فعلا....
سلام خوبی؟
ما آپ کردیم
......... /......\............_/\_
........ /........\.........*>,"<
....... /_____\......*
.... {`______`}\....* , + *
....././..o....o..\\........_/\_
...(....(__O__)...)\.......>,"<
...{.........u....`-"}\..+ *
... {..................}......*,+*.._/\_ * + . *
.... /{..............}\.........*,..>,"< + * * +
... /...."............"...\...*........*
.. /_/......`"`.....\\_\..* + ., * * , +*
..{__}##[ ]##{__}
..(_/\\\|\\\_/\_)..
.......|___|___|\........+ * , . * * , . * +
...........|--|--|\.......+,*+..*
........(__)`(__)\\\
¤°.¸¸.•´¯`**'¤°.¸¸.•´¯`*¤°.¸¸.•´¯`**'¤°.¸¸.•´
سلام مهربون!
می بینم که اینجا خیلی چیزا تغییر کرده! تقصیر من نیست َ خودتون خبرم نکردید! امیدوارم خوب و خوش باشید !
یاحق!
سلامم امیدوارم خوب باشی
روزبه نمیدنم از کی رضارو میشناسی . میدونی نزدیک یک ماه میشه که رفته کربلا و هیچ خبری هم ازش نیست
وقتی نظرتو خوندم دیدم آشنایی قبلی داری . اگه شماره ای ازش داری یه خبری ازش بگیر . من واقعا نگرانشم آخه اگه گیر افتاده باشه میشه از طریق شایان (( وب تنها ترین تنهایان )) کاری براش کرد . لطف میکنی اگه بتونی کمکی بکنی
منتظر جوابت هستم . فعلا
بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم
می رود و نمی رود
ناقه به زیر محملم
...
آی داد
داد و بی داد
ای خدای من
آی امان
سلام آقا!!!
خوبی؟
نظرت و دیدم کلـــــــــــــــــــــــــــــــی خوشحال شدم! اصلا هم نمی دونم چرا!!
قالب وب لاگت خیلی نازه...
راستی روز عشاق ایرانیان چیه دیگه؟ سر در نیاوردم از نوشته هات ببخشید...
موفق باشی
سلام
چه عجب
خوشحالم کردی
دستت درد نکنه تو هم ؟
از تو دیگه انتظار نداشتم
فعلا.....
-----یا حق ! --------
سلام من حذفت نکردم
یک وبلاگ دیگه بود با همین اسم خواستم اون را پاک کنم اشتباه شد
دوباره لینک کردم
ممنون از نظرت
خوشحال شدیم سر زدی
ما آپ کردیم
-----------------------------
همیشه فکر کن تو یه دنیای شیشه ای زندگی میکنی. پس سعی کن به طرفه کسی سنگ پرتاب نکنی چون اولین چیزی که میشکنه دنیای خودته
_____hug*hug*____________*hug*hug*_______
_____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____
___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__
__*hug*__________*hug*__________*hug*__
__*hug*________________________*hug*___
___*hug*_______________________*hug*____
____*hug_____________________hug*______
______*hug*________________*hug*_______
________*hug*____________*hug*_________
__________*hug*________*hug*___________
_____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____
___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__
__*hug*__________*hug*__________*hug*__
__*hug*________________________*hug*___
___*hug*______________________*hug*____
____*hug_____________________hug*_____
______*hug*_________________*hug*______
________*hug*_____________*hug*________
__________*hug*________*hug*___________
_____*hug*___*hug*____*hug*___*hug*____
___*hug*______*hug*_*hug*_______*hug*__
__*hug*__________*hug*__________*hug*__
__*hug*________________________*hug*___
___*hug*______________________*hug*____
____*hug____________________hug*______
______*hug__________________hug*_______
________*hug*_____________*hug*________
__________*hug*_________*hug*__________
_____________*hug*____*hug*____________
______________*hug*_*hug*______________
_________________*hug*_________________
_______________________________________
و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته است....
دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته است ...
آری دل شکسته ام بدجور گرفته است.....
قدم میزنم در کوچه پس کوچه های شهر پر از سکوت...
یک غروب سرد و بی روح پاییزی ، یک دل عاشق ولی تنها و دلتنگ با کوله باری از غم و غصه و یک سوال بی جواب!
قدم میزنم و به سرنوشت خویش می اندیشم!
و باز در یک غروب پاییزی دلم بدجور برای تو تنگ شده است....
دلم برای آن دل بی وفایت تنگ شده ، نمیدانم چرا ولی بدجور دلم هوای تو را کرده است....
یک عصر سرد پاییز ، یک نیمکت خالی ، و برگهای زردی که با همان نسیم آرام باد بر زمین میریزند....!
یک بغض غریب در گلویم ، یک احساس بر باد رفته در وجودم ، یک رویای محال در خیالم ، با پاهای خسته و دلی نا امید از این زندگی همچنان قدم میزنم با همان دل شکسته و دلتنگ.....
دستان خالی ام ، قلبی پر از آرزو در دل اما نا امید ، صحنه تلخ غروب در میان برگهایی که از درختان می افتند....
دلم خیلی گرفته است و دلتنگ تو هستم عزیزم....
بیا و با حضورت دستان گرمت را در دستان سردم بگذار ، این پاییز سرد را بهاری کن ، و به این برگهای زرد و خسته جانی تازه ببخش.....
بیا تا دوباره با دلی پر از امید و دلگرمی با حضور تو اینبار عکس پاییز را زیباتر از بهار برایت نقاشی کنم....
و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته است....
دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته است ...
آری دل شکسته ام بدجور گرفته است.....
قدم میزنم در کوچه پس کوچه های شهر پر از سکوت...
یک غروب سرد و بی روح پاییزی ، یک دل عاشق ولی تنها و دلتنگ با کوله باری از غم و غصه و یک سوال بی جواب!
قدم میزنم و به سرنوشت خویش می اندیشم!
و باز در یک غروب پاییزی دلم بدجور برای تو تنگ شده است....
دلم برای آن دل بی وفایت تنگ شده ، نمیدانم چرا ولی بدجور دلم هوای تو را کرده است....
یک عصر سرد پاییز ، یک نیمکت خالی ، و برگهای زردی که با همان نسیم آرام باد بر زمین میریزند....!
یک بغض غریب در گلویم ، یک احساس بر باد رفته در وجودم ، یک رویای محال در خیالم ، با پاهای خسته و دلی نا امید از این زندگی همچنان قدم میزنم با همان دل شکسته و دلتنگ.....
دستان خالی ام ، قلبی پر از آرزو در دل اما نا امید ، صحنه تلخ غروب در میان برگهایی که از درختان می افتند....
دلم خیلی گرفته است و دلتنگ تو هستم عزیزم....
بیا و با حضورت دستان گرمت را در دستان سردم بگذار ، این پاییز سرد را بهاری کن ، و به این برگهای زرد و خسته جانی تازه ببخش.....
بیا تا دوباره با دلی پر از امید و دلگرمی با حضور تو اینبار عکس پاییز را زیباتر از بهار برایت نقاشی کنم....
زمان به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست ....
بوسیدن قول ماندن نیست ....
و عشق ورزیدن ضمانت تنها شدن نیست
..
..
.
دلت شاد
سلام روزبه جان
راستش من چند بار اومدم پیشت اما تو جواب ندادی...
آخرین دفعه ای هم که اومدم نوشته بودی که دیگه نمینویسی!
بگذار در سکوت بماند شب
بگذار در سکوت بمیرد شب
بگذار در سکوت سرآید شب.
بگذار در سکوت به گوش آید
در نور ِ رنگرفته و سرد ِ ماه
فریادهای ذلّهی محبوسان
از محبس ِ سیاه...
سلام
مرسی سر زدی
سلام
ممنون که سر زدی...
بازم بیا...خوشحال میشم
وبلاگت خیلی قشنگ بود
منم لینکیدمت
فعلا
بای
سلام
خیلی آپت عالی بود
خیلی دوست دارم نظرت رو در باره وبم بدونم
تا بتونم بهترش کنم
بابا رمانتیککککککککک