طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

خدانگهدارت...!!

عزیزی که فرصت بیان احساسات رو به من ندادی، خدا حافظ
من دیگه غرق تنهایی شدم که تو می خواستی در آن غرق بشم.
می خوام ساده و پاک برای تو و قلب خودم و همه اعتراف کنم،
و مطمئنم این چیزی از ارزشهای من کم نمی کنه و لطمئه ای هم به غرورم نمیزنه.
می دونی وقتی کسی داره غرق می شه، دیگه نمیگه سلام.
فقط کمک می خواد، ولی کار من دیگه از کمک خواستن گذشته.
می خوام برای آخرین بار بگم: که من برای نابود نشدن احساسم همه ی تلاشمو کردم.
درست تو لحظه ی اوج، درست تو اون بالا بالاها، که فکر میکردم دستت توی دست منه..
ولی افسوس که تو خیلی وقت بود دستت رو از دست من جدا کرده بودی،
و من چه دیر فهمیدم، که تنها درون گود وایستادم و دارم برای چیزی می جنگم،
که اون خیلی وقته مال من نیست.میدونی شایدم فهمیدم

 اما اینقده دوستت داشتم که خودمو به نفهمی می زدم....من توی وجود تو، یه ذره از وجود خدا، یا حتی یه تکه از وجود خودمو پیدا کرده بودم.
تو اونی نبودی که من توی قصه هام ازش یه بت ساخته بودم.
تو حتی اون چیزی که خودت رو نشون میدادی، هم نبودی..
برای من دیگه اسم تومهم نیست.
برای من اون احساسی که توی وجود تو پیدا کردم، عزیز و دوست داشتنیه.
واسه همین هم تا ابد دوستت خواهم داشت.
فقط بدون، همیشه خواستم پُر بشی از من.
تو عمیق تر از اونی بودی که احساس من بتونه تو رو پر کنه.
و هر چی تلاش کردم، دیدم تمام وجودت خالیه، آره! از من خالیه.
به جای اینکه من پُرت کنم، غرق اعماق وجود تو شدم و نابود شدم.
آره! توی وجود تو گم شدم..
و کسی به من فرصت کمک خواستن هم نداد.
همیشه از خدا می خواستم که یه عشق واقعی رو بهم بده،
اون رو بهم داد، گرچه خیلی زود هم ازم گرفت.
ولی هر چه بیشتر میگذره به حقیقی بودن اون دوست داشتن مطمئن تر میشم.
حتی نبودن تو توی این مدت نتونست ذره ای از احساس من کم کنه،
چه بسا هر لحظه قدرتش رو توی قلبم بیشتر از پیش احساس می کنم.
دلم می خواد برات آرزو کنم،..........................................................

دیگه حتی نمی خوام فکر کنم که احساس واقعی تو چی بود؟
دیگه دنبال مقصر هم نمی گردم.. دنبال برنده و بازنده هم نیستم.
اگه برنده و بازنده ای هم باشه.. اون برنده تویی..
تو بردی... آره! فقط تو بردی.
ولی من خوشحالم که به تو باختم!!!

 اینو یادته .............................................

پرسیدم : بارالها ، چه عملی از بندگانت تو رابه تعجب وا میدارد ؟
پاسخ آمد :اینکه تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می برید و

دوران پس از آن را در حسرت بازگشت به کودکی می گذرانید....
اینکه سلامتی خود را فدای مال اندوزی می کنید و سپس تمام دارائی خود را صرف بازیابی سلامتی می نمائید.....
اینکه شما به قدری نگران آینده اید که حال را فراموش می کنید ، در حالی که نه حال را دارید و نه آینده را .. !!
اینکه شما طوری زندگی می کنید که گوئی هرگز نخواهید مرد و چنان گورهای شما را گرد و

غبار فراموشی در بر میگیرد که گوئی هرگز زنده نبوده اید....
پرسیدم : چه بیاموزیم ؟
پاسخ آمد :
بیاموزید که مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی کشد ، ولی التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز دارد 

بیاموزید که هرگز نمی توانید کسی را مجبور به دوست داشتن خود بکنید ، زیرا عشق و علاقه دیگران نسبت به شما

آینه ای از کردار و اخلاق خود شماست !!
بیاموزید که دوستان واقعی شما کسانی هستند که با ضعفها و نقصان های شما آشنایند و شما را همان گونه که هستید دوست دارند
بیاموزید که دیگران را در برابر خطا و بی مهری که نسبت به شما روا می دارند مورد بخشش خود قرار دهید .........

خداجون من اینا رو آموختم اما انگار تو این دنیا هیچ کی جز من اینارو بلد نیست.....چون بنده هات به راحتی دلی رو به آتیش می کشن

نمیدونم اون دلای سوخته توان ادامه دادن به زندگی رو دارن؟؟!!!!!

نظرات 37 + ارسال نظر
ف.م شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:42 ق.ظ http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

غصه نخور نازنین ... تو تنهایی و غریب شدنه که آدم میتونه بهتر خودش رو پیدا کنه... بهتر و بیشتر عاشقی کنه... با شمارش شب و روزهای تنهاییه که شمارش سال و ماه عمرت رو فراموش میکنی و هر روز آرزو میکنی تا شاید فردا، مد دریا چیز جدیدی رو برات بیاره... من که میگم بنویس... حتما هم بنویس... اگر شده از غمهات و از ناامیدیهات ، حتما بنویس... آرومت میکنه... خوبه که آدم بدونه دوستان ناشناخته ای داره که حوصله شنیدن و خوندن حرفهاش رو دارن... برای آرامش دعا میکنم عزیز! تو هم برای من دعا کن... منتظرم ... هر وقت نوشتی خبرم کن... توهم بیا پیشم... با زهم حرف دارم برای گفتن...

یاحق!

سلام
فقط میتونم بگم
سپاسسسسسسسسسسسسس
باشه می نویشم
فهلا...

پیشی و تربچه شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:33 ب.ظ http://akharin-arezoo.blogsky.com

سلام به داداش روزبه خودم .....
نمیدونم چرا ولی به عشقت غبطه میخورم ....
مطمئن باش اگه خدا اونی رو که می خواستی ازت گرفته حکمتی داشته ....منم یه جورایی مثل تو هستم ...هیچ وقت غصه از دست دادنشو نخور .میدونم خیلی سخته ...
ولی هیچ وقت امیدتو از دست نده..
اینم به یاد داشته باش خدا بندگان خوبش رو بیشتر تو سختی نگه میداره تا صبر و طاقتشونو امتحان کنه ...
شرمنده با حرفام سردرد دادم
موفق باشی
به امید دیدارت
(داداش کوچک تو :حامد)

ندا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:42 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

سلام :میخوام یه دوست خطابت کنم امیدوارم ناراحت نشی
و اما عشق لعبتی بس بی رقیب. می دونی چرا اینو میگم .چون آدم می تونه از خیلی چیزا بگذره فراموش کنه یا حتی بی خیال بشه اما عشق یه چیزه دیگست
یه جایی خوندم:در مذهب عاشقان قربانی شدن داوطلبانه اولین شرط عضویت است.حالا برای تو که بعد از ۳۰۲ روز قربانی شدی می تونم فقط بگم ببخش و بگذر .تو قلب بزرگی داری اینو از نوشته هات میشه فهمید .یه لحظه چشماتو ببند وخیال کن کنار دریایی.اونوقت یه نگاهی به صخره ها بنداز ببین چقدر مقاوم جلوی موجا ایستادن .شاید خرد شدن شلاق خوردن ولی باز هستن .حالا تو هم حرف یه دوست رو قبول کن فردا مال ماست یه توکل اساسی یه تیپا به هر چی نا امیدی و یاس .دوباره شروع کن .
به احساست احترام بگذار
عاقلانه تصمیم بگیر عاشقانه زندگی کن
موفق باشی و سربلند

بازم سپاس از تو ندا خانم خواهر گل من
ولی من....ولش کن ..بی خیال

سهیک آخرین ترانه ی باران شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:59 ب.ظ http://tabar.blogsky.com

دوست گرامی با درودی گرم..........................>>>

کاملا مطمئن هستی که عشق بوده!!
اگرچنین است نگران نباش که عشق هرگزفراموش شدنی و ازیادرفتنی نیست...
البته اینکه عشق چه زمانی بسراغ آدمها بیاید تفاوت می کند
ومعمولا عشق های دوران جوانی کمی تامقداری با هوس واحساس عشق! آلوده هستند
اگرچه نزدیک به تمامی آنها نافرجام اند ولیکن تا دوران فراموشی (آلزایمر) ویا مرگ چون آبی زلال درخاطره آدمها جاری وروان هستند.

تندرست و عاشق و همیشه شادکام و موفق باشی

الهه شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:25 ب.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام خیلی خوب حس ومنتقل کردی ولی داداش گل من چرا اینقدر غمگین دل من به درد اومد من که تا به حال عاشق یه موجود زمینی نشدم یعنی همون جنس مخالف و امیدوارم هیچ وقت هم نشم چون می دونم عشق واقعی پر از غم و ناراحتی و نرسیدنه توجه کردی نرسیدن!! امیدوارم متوجه شده باشی و اینقدر هم غصه نخور که دل آبجیتو سوزوندی
من دلم می خواد هر جوونی رو که میبینم شاد شاد باشه ولی متاسفانه تو این وبلاگا تمام عاشقای دلسوخته می نویسن و من هم از خوندنشون غمگین می شم آخه جوون مال شاد و شاد بودنه نه غصه ودرد...
ببخشید زیاد شد دوست دارم دفعه بعد که می آم اینجا غصه و گریه توش جایی نداشته باشه
فعلا...

اشـــــک دلتنگی شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:40 ب.ظ http://matina-alphabet.blogsky.com

سلام قشنگ و دلنشین بود ... همش رو نخوندم فقط مطلب آخر . امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی ....

فاطمه شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.yek-teke-tanhaiy.com/

سلام
هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک .....
و بیا واقعا بیاموزیم نمی شود کسی را مجبور به دوست داشتن کرد البته به نظر من هر کسی باید ببینه طرف مقابل ارزش اینهمه احساس به قول شما عاشقا ( اخه من این حسو درک نکردم ) عشق را داره یا نه بعضیا واقعا لیاقت ندارن حتی اونا را دوست داشته باشی چه برسه به ...
با این حال فراموش کردن شاید تنها راه باشه اگر چه سخته
اما این تجربه ای شد واسه آینده ات تو هنوز خیلی وقت داری
امیدوارم دیگه هیچوقت این اتفاق تکرار نشه
به پنجره های نیمه باز اعتمادی نیست
در جاده های خیال فردایی دگر است
موفق باشی روزبه جان
فعلا

چنین حدسی می زدم
مرسی
سپاس
فعلا...منم به این امیدوارم

زهرا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.saattanhaie.blogsky.com/

سلام
ممنون از این همه لطفت.
نمی دونم چی بگم.....چون گویا این وسط من و شما زیادی همدیگه رو درک می کنیم پس هیچی نمی گم........
منم سال گذشته سال غم انگیزی بود برام.....
تجربه هایی کسب کردم که حتی فکرشم نمی کردم یه روزی منم این چیزارو از اعماق وجودم حس کنم ....اسمشو گذاشتم تجربه چون نمی تونم بگم خاطره.....چون بد جووری تلخه.............................................................

خدایا.............................................................
خودش به همه دلا رحم کنه......خصوصا دلایی که پاکن ...
و اونایی که باید قدر این جور دلا رو میدونستن ندونستن....
خدایا به عظمت و جلالت قسمت میدم به اندازه جلال و شکوهت که نه ......اما به اندازه ای به این دلا از نور خودت بدم که جایی واسه غصه و غم نمونه................

فقط میتونم بگم.......

تحمل کن عزیز دل شکسته
تحمل کن به پای شمع خاموش
تحمل کن به پای گریه من
به یاد دلخوشی های فراموش ش ش ش ش ش .........
*********************************************

سپاسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
باشه
حتما
فعلا...

ا ی د ا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:32 ب.ظ http://ayda16.blogsky.com

سلام. نمیدونم چی بگم. ولی کاملا میفهممت. خب سخته اما کاریش نمیشه کرد. فقط سعی کن ارامش خودتو حفظ کنی. اگه از دست بدیش دیگه حالا حالا ها بر نمیگرده. مراقب خودت باش. منم سال خوبیو برات آرزو میکنم.

ali va azadeh یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:07 ق.ظ http://aliazi.blogsky.com

salam be dadashi gole khodmeoon nemidoonam vaghty in matlabato khoondam badjoori darket mikonam ama tarafe adam dar eshghesh kheili moasere midoonam ke alan che hali dari pas na gahsde nasihat daram na chizi ama faghat ye arezoo mikonam inke ma adama bayad ba hame moshkelatemoon kenar biayim adamiyatemoon injoori boode hala baziya enetaf pazir taran va zoodtar bahash kenar mian bazia ham kheili sakht tar ama az khoda mikham ke ghodrate tahamole chizio ke tavanaii taghiiresh ro nadary bede:XAMIIN

اطهر یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:07 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

این بخت آینه است
شریک تنهایی و سر گشتگی
در پسِ نقره ایِ دلباختگی
قسم به شب دو چشم تو
من راز افتادن هیچ ستاره ای را
برای هیچ آینه ای نگشوده ام
این همه انتظار
و این همه پنجره
قسم به تمام گریه ها و
لب گزیدن ها
نامت اگر در تنه ی درختی نمانده است
در ذهن آینه اطاق من
موهای پریشانت جاریست


سلام عزیزم
ممنونم که به من سرزدی

غریبه دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:58 ق.ظ http://banouye-sib.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
همیشه بزار دیگرون بهت بدهکار باشن و تو طلبکار
اگه تو ببخشی حتی ا.نا دلتو بشکونن بازم تو برنده ای
تو زندگی اگه میخوای راحت زندگی کنی از کسی توقع جبران کاری رو که انجام دادی رو نداشته باش
اگه بی توقع باشی اذیت نمیشی
اونی که باید جبران کنه کس دیگس نه بنده خدا
موفق باشی و شاد

بانمک دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:38 ق.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
مطلبت را خوندم ولی فکز میکنم باز ته دلت پیش اونه
و طاقت دوری اونو نداری گرچه سکه شانس را از خودت دور کردی ولی قلبت را نمیتونی از اون دور کنی
می توانی به خودت دروغ بگی ولی نمیتونی به قلبت دروغ بگی
امیدوارم که هر آنچه که خواست قلبت هست پیاده بشه وبه خواسته ات برسی
موفق باشی
راستی من هم آپ کردم وقت کردی بر من منت بگذار
ممنون

آزیتا دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:33 ق.ظ http://azi.blogsky.com

پاییز برگ ریزان آپ شد...

صنم سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:05 ب.ظ http://freelife.blogsky.com

وبلاگت واقعا قشنگه نمی دونم چی بگم
ادم گریه اش می گیره...
مرسی که بهم سر زدی

ندا چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:02 ب.ظ http://www.daftarezendegi.blogsky.com

سلام دوست خوبم
من آپ هستم
خوشحال میشم بهم سر بزنی
فعلا

نسترن جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:44 ق.ظ

سلام.دوست خوبم وبلاکت عالی بود من همیشه می خونم .چقدر قشنگ می نویسی ممنونم دوست دارم موفق باشی

راحیل شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:10 ب.ظ http://www.shivan.blogsky.com

دیر رسیم ولی از الان به بعد به وبلاگت سر می زنم !
به من هم سر بزن !

ندا یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:42 ق.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com

دوباره سلام
امیدوارم سال خوبی داشته باشی
آپ هستم خوشحال میشم ببینمت
خوش باشی

الهه یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام داداشی خودم خوبی؟
سال نو مبارک سال خوبی داشته باشی همراه با شادی امیدوارم که دیگه تو این سال از غم و جدایی حرف نزنی دوست دارم شاد ببینمت و خوشحال پیش منم بیا من به روز کردم
فعلا...

آزیتا دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:29 ق.ظ http://azi.blogsky.com

هم صدا با دل من
همه فاخته ها می خوانند
خانه ات آبادان
سینه ات نورافشان
و خرامیدن نوروز مبارک بادت

کامران----> آرســــــــــــین دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:28 ق.ظ http://arsin.blogsky.com

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام
----------
چطوری؟
----------

اخماتو وا کن پسرو سرتو بالا کن دخترو


۱۳۸۵ خوش‌ آمدی ببین‌ ۱۳۸۵ ‌ نمیخوام مثل ۱۳۸۴ باشی ‌‌

سال نو مبارک
امیدورم که سالی‌‌ پر مهر و صفا باشه‌
برات ارزوی موفقیت میکنم‌
زندگی کن شاد باش خوش‌ باش‌ فردا‌ باشیم‌ یا نباشیم

**** یـــــــــــا حـــــــــــــــــق ****

نگار شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ق.ظ http://nime-gomshode.persianblog.com

برای آنها که رفته اند دیروز یک امروز بود که فردایی نداشت . برای آنهایی که مانده اند دیروز یک روزی میشد که هر روز تکرار خواهد شد . تقویم را از روی دیوار برداشتم . بی زمانی را که نمی شود ورق زد... سلام زیاد ناراحت نباش بعضیا خودشون میخوان که زود فراموش شن پس فراموش کن این نیز بگذرد....
ارزو میکنم به هرچی ارزو داری امسال برسی من اپم خوشحال میشم بیای

اطهر شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:49 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

سرسبزترین بهار تقدیم تو باد
آواز خوش هزار تقدیم تو باد
گویند که لحظه ایست روییدن عشق
این لحظه هزار بار تقدیم تو باد

سال نو مبارک

امیدوارم یه عشق همیشگی داشته باشی و پیروز باشی

ندا شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:51 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com

سلام خوبی؟
چرا نیستی؟
بهم سر بزن آپ کردم خوشحال میشم ببینمت
موفق باشی...

وحید ومریم یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:17 ق.ظ http://melodii.blogsky.com/

وبلاگ خیلی قشنگی داری مطالب خواندنی و زیبا به ما هم سری بزن راستی سال نوت مبارک
http://vahid-59.blogfa.com/

فرزاد سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:28 ب.ظ http://silenceq.blogsky.com

راستی که وقتی وارد ویلاگ تو میشم یه حس دیگه پیدا میکنم
انشاالله که همیشه و در هر کجا که هستی موفق باشی
آرزومند آرزوهای پاکت فرزاد

امید چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:43 ب.ظ

سلام بابا کمتر ول بکرد بیا بشین upload کن
ببین بازدیدو حال کن
نکنه یه وقت بیای یه نظرم بدیا
محجوبی

سلاممممممممممممممممممم
خدا رو شکر تو یه نظری دادی به ما
باشه
فعلا...

فرزاد جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ق.ظ http://silenceq.blogsky.com

دوباره سلام
ببینم چرا upload نمیکنی ها؟
سر تو به این خوبی مینویسی بزار ما هم یکم استفاده کنیم اینقدر خساست به خرج نده آپ کن دیگه!
راستی آهنگ وبلاگ با اینکه کوتاست ولی زیباست
من ضبطش کردم هر روز گوش میدم
آرزومند آرزوهای پاکت فرزاد

سلام
باب ما را آب کردی از خجالت
من ۲۵فروردین آپ می کنم

ندا شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:48 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

سلام خوبین؟
خیلی وقت آپ نکردی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اومدم بگم آپ کردم
منتظرم فعلا

سلام
هر کاری می کنم قسمت نظراته وب لاگتون باز نمی شه چرا؟؟؟؟؟
من به احتمال زیاد ۲۵فروردین آپ می کنم
منتظرم
فعلا

ابوالقاسم یکشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ق.ظ http://www.sodaye-del.mihanblog.com

سلام اقا حال شما واقعا سایت جالبی دارین من وبلاگ شما رو رو وبلاگم گذاشتم شما هم اگع می شه وبلاگ من ور ت لینکدونیتون بزارین مرسی عزیز
http://www.sodaye-del.mihanblog.com

بانو دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:15 ق.ظ http://banoo.blogsky.com

سلام عاشق! درد نوشته هات رو خوندم!

امیدوارم که صبوری کنی!

میگن خدا بزرگه!

رضا......یاور همیشه مومن دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:47 ب.ظ http://reza169.blogfa.com

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز
دل خونی داری؟؟؟؟؟ نه
از آشنائی باشما خوش وقتم ..
شما هم عاشقی ؟؟؟ وای من چوپ عاشقی را خوردم ..
مطلب بالائی را خوندم ..فقط اینو میگم که صبور باش
به قول شاعر اگر صبری خدا دارد....
اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا است او جانشین تمام نداشتنهایم است...غصه نخور ..این رسم روزگاره
امید وارم سال خوبی در پیش رو داشته باش
راستی من لینکت را گذاشتم .شما هم ....
یه مطلب دیگه ازت خوشم اومد میدونی چرا؟
یکی از پستهای منو اینجا نوشتی ..قسم به لبت ..
ممنون که اسم منو ذکر کردی ...
باز هم سر می زنم
یا حق

سلام
شما لطف دارین منم به همین امید زنده ام
فعلا...

ف.م دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 04:03 ب.ظ http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

سال نو مبارک و ایام به کام ! شاد باشی و سر فراز

یاحق!

ف.م سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:02 ق.ظ http://aramedel.blogsky.com

سلام حضرت عشق مهربون!

من آپم...
یاحق!

ندا پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:50 ق.ظ http://http://daftarezendegi.blogsky.com/

درد عشقو کشیده چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:53 ق.ظ

خیلی درد بدی.من با تموم وجود کشیدم...می دونی چیه اگه کسیرو دوست داری معطل نکن بهش بگو...منو معشوقم فقط چوب غرورمونو خوردیم..هردومون عاشق هم بودیم ولی.....آخ آخ آخ..درد عشقی کشیده ام که نپرس.شاید باورت نشه ولی من اینقدر بهش بی محلی کردم که سر لج ولجبازی رفت ازدواج کرد و می دونم که الان پشیمونه..نذار عشقتو برای همیشه از دست بدی..

فعلا سکوت ولی نه سکوت همیشگی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد