طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

والنتاین

روز والنتاین مبارک

Cast Away

... 


Time Can Never Be With Us 

بازم اومدم ولی..

اومدن ها و رفتن ها زیاد شده! 

ولی چه بسا همین ها لازم باشه!

آرزوی تازه می خواهم..

من برای زنده بودن
جستجوی تازه می خواهم
خالی ام از عشق و خاموشم ،
های و هوی تازه می خواهم
خانه ام گل خانه ی یاس است ،
رنگ و بوی تازه می خواهم
ای خدا... ای خدا...

بی آرزو موندم ،
آرزوی تازه می خواهم


عشق تازه ، حرف تازه ،
قصه ی تازه کجاست
راه دوره خانه ی تو

....

در کجای قصه هاست
تا کجا باید سفر کرد ،
تا کجا باید دوید
از کجا باید گذر کرد
تا به شهر تو رسید
ای خدا... ای خدا...

بی آرزو موندم ،
آرزوی تازه می خواهم

قسم به لبانت

قسم به لبت به گیسوانت
به کمان ابروانت به فسون دیدگانت
به قشنگی لبانت به دو چشم سبز رنگت
به ندای تار و چنگت به جهان آب و رنگت
که تو را ز جان پرستم

به قطار کاروان ها به امیر ساربان ها
به عروس آسمان ها به صدای بیستون ها
به نشاط باغبان ها به صفای گلستان ها
که تو را ز جان پرستم

به خدای کس ندیده به قشنگی دو دیده
به غمی کز تو رسیده به دو آهوی رمیده
به لبان نو رسیده به عقاب خوش پریده
که تو را ز جان پرستم

به بهار فصل هستی به جهان روح و هستی
به بلندی و پستی به خدائی که پرستی
به امیدی که تو هستی به زمینی که نشستی
که تو را ز جان پرستم

به کمان روح انسان به حیات جسم و حیوان
به تمام اصل کیهان به صدای رعد و طوفان
به نسیم عطر و پیمان

که تو را ز جان پرستم


پاک همچون امشب

برای چندمین بار از تو گفتم
که شهر عشق تو پایان ندارد
به یادت هست زخمی بر دلم هست
که جز لبخند تو درمان ندارد



چه می شد گر دل آشفته من
هر چشم تو عادت نمی کرد
و ای کاش از نخست آن چشمهایت
مرا آواره غربت نمی کرد

مدرسه...۲شنبه

از همان روزی که یوسف را برادر ها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق وخون دیوار چین را ساختند
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون هابیلو از همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد . گرچه آدم زنده بود

مدرسه...یک شنبه = هشدار

سلام
اومدم از روز دوم مدرسه بنویسم
زنگ اول خالی داشتیم خواب
بعد هم کامپیوتر داشتیم زهرمار شد بهمون این قدر ترسوندمون ولی نمی دونست که با چه کسانی طرف
زنگ بعد..واییییییییییییییییییییی....اولین معلمی که من و علی و قاسم پیشش کم اوردیم
معلم که نبود ....بود ولی به هر حال ما شدیم بچه مثبت حسابی هشدار بهمون داد
ما هم گوش کردیم
فعلا تا بعد

مدرسه...اولین روز = آغاز

سلام و درود بر همه تون
اومدم یه چیزو بنویسم و برم
مدرسه مدرسه مدرسه ها وا شده وا شده....(بقیش یادم رفته؟)
اورمز رفتیم مدرسه همه ی بر و بچ خیلی خوش گذشت زنگ اول بگو چی داشتیم؟؟
با عند معلم ها اق طرب .....خیلی حال داد لامذهب نذاشت مثل قبل شیطونی کنیم
زنگ دوم و سوم هم با معلم....داشتیم...حسابان و هندسه...لامذهب حسبان ۶صفحه درسید
هندسه هم یکم(بهتر بگم خودشم خسته شد)
حالا می خواستم بگم که امروز بعضی ها رفتن دانشگاه شدن دانشجو
بعضی ها رفتن پیش شدن  کارمند کنکور
بعضی ها مثل من و دوستان رفتیم سوم شدیم...
بعضی ها هم رفتن دوم تجربی(به احتمال زیاد) مثل همون و همونا.....
بگذریم به هر صورت اومدم فقط بگم که امیدوارم امسال و سال هایه دیگه واسه هممون خوب دراد
به امید این هدف
خدانگهدار
                                                          روزبه...۳ریاضی