طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

کِلک ِ خیال

صبح، نزدیک بلند شدن تدریجی ِ یک آفتاب دیگر.
سر و صداهای گنجشک هایی که بیداری اشان رو دوست نمی دارم.
در میان انبوه آرشه هایی که هستی، کیهان را در می نوردد. من، موتورم، موتور ِ من پیاده شده است!
و اما آواز، آوازی که مرا دردمند می کند. درد زاییدن، زایش یک موجود. نگاه کن، می خواند.
چرخ در حال چرخیدن و طمع ِ روزافزون برای چریدن. و من در حال گردآوری یک اضاف^، خوردنده به این اتاق.

آوا های غریبی به گوش می رسد
اولی: آه، خطرناک است. من می ترسم، می ترسم. این حس ترس است؟
دومی: گوش کن، گوش کن، صدا به ما نزدیک تر می شود...
اولی: من چرا این طوری ام؟ کمکم کن!
دومی:من را می بلعد، تو که نمی خواهی با من به درون ِ.. درون ِ او بیایی؟

دومی: من کجا هستم؟ این صدا از آن کیست؟ هی
آوا های گنگ
دومی: من از سرزمین آوازم. این صدا به گوشم آشنا نیست؟!؟!
صدا را نزدیک به خود احساس می کند
دومی: نزدیک من نشو. از خودت بگو. من از سرزمین آوازم
همان صدا
دومی: شروع به رقصیدن

اولی: من دردی داشتم. به تو گفته بودم. مگر در اتاق من چه پیدا کردی؟ من روزگار خوشی داشتم. گلایه ای برای من نبود.

دومی: گوش کن، صدا رو می شنوی.
اولی: نمی بینمت، نزدیک تر شو
دومی: دست و پای مرا زنجیر کرده اند
اولی: من می آیم، کجاست؟
دومی: نمی دانم. ندیدم!
اولی: کسی کنار تو نیست؟ من اینجا تنهام. از چهرت به من بگو
دومی: روی صورتم خراشی هست..

....

نوشت؛ خیال حوصلهء بحر می پزد، هیهات/چهاست در سر این قطرهء محال اندیش. شاید هیچ نمی دونست که همه ماده ها تنها مسیر مشترکی که دارند مرگ است. با عنایت اینکه همیشه اشتباه وجود دارد.

نظرات 1 + ارسال نظر
ستاره یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ق.ظ http://moonlight70.blogfa.com

سلام آقا روزبه خوبی انشاء الله خیلی خوشحال شم وقتی اسمت رو توی نظرها دیدم . به حضور گرمت توی شب های مهتاب حتما ادامه بدی ها ...
نوشته هات پر محتوا و پر معناست ...
البته باید چند باری خونده بشن تا فهمیده بشن

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد