طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

پرونده تلخی به نام واپس ماندگی!

...
این مدت هر بار که به دنبال بهانه ای برای نوشتن بودم چیزی که در خور نوشتن باشه پیدا نکردم! هر چند که این مدت جشن های گوناگونی داشتیم اما چون پیشین در اون مورد نوشته بودم دنبال سوژه جدیدی می گشتم.

همیشه یادآور ماجراهای تلخ روا شده بر سرزمین ما فراوان بوده اما یکی از تلخ ترین و اثرگذارترین اونها مربوط به رخداد یک اسفند هزار و سیصد و هفتاد و نه سال پیش (برابر با سال سال یازده یزدگردی و 642 مسیحی) شکست سپاهیان ایران به دست عرب های مسلمان.

در اون روزگار سپاهیان یزدگرد، پادشاه ساسانی، در نهاوند شکست سختی از تازیان مسلمان خوردند.

نظرات 18 + ارسال نظر
الناز پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:12 ق.ظ

سلام دوست عزیز . وقت به خیر.

از وبلاگ خیلی خوبتون تشکر می کنم.. من هم برای اینکه سهم کوچکی در قدرتمند کردن و زیباتر شدن وبلاگ شما داشته باشم به شما توصیه می کنم سرچ باکس این موتور جستجوگر قدرتمند را که قادر به جستجو به همه زبانها است به سایت خود اضافه کنید. خیلی سرچ باکس هاش خوشکله . راهنمای کامل هم به زبان فارسی داره. نمونه و کد این سرچ باکس را می توانید در سایت اصلی موتور جستجوگر ببینید. در صفحه دریافت کد می توانید بر روی Persian Help کلیک کنید و راهنمای فارسی آنرا ببینید.

http://www.glseek.com/meta_search_box.html صفحه در یافت کد

http://www.glseek.com/fa-searchbox.html صفحه راهنمای فارسی

http://www.glseek.com صفحه اصلی موتور جستجوگر

درود!
اوهااااا.
خفه شدیم!

فروغ ف پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:49 ق.ظ http://www.naerika.blogfa.com

درودبر روزبه:
بر زخم دیرینه و ژرفی زخمه زدی با ابن نوشته ات!

درود فروغ جان.

شوربختانه همین جور بود..

..... یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:39 ب.ظ http://lindaset.blogfa.com

ممنوون که سر زدی خوشحالم کردی با سپاس

خواهش.
:)

هیلدا دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:54 ب.ظ

...............................
خوبی خودت؟

میگذرد این روزگار تلخ چه بهتر آید !!

فروغ ف چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.naerika.blogfa.com

درود بر شما :
نمی دونم درست شد سرعت تارنگار یا نه ...
به هر روی آنچه در توانم بود برای برطرف ساختن این مشکل انجام دادیم.

فروغ ف

درود.
کمی بهتر شده فکر کنم.
:)

سلی چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ب.ظ http://www.jedinagir.blogsky.com

این قضیه ی شهربانو و امام علی و نمی دونستم !
واقعا ؟!؟!
برم یه سرچی بکنم و بیام !!

فرهنگ و تمدنی که همه میخوان ندیدش بگیرن نیازی به تحریف نداره ! خودش تحریف میشه !
اصن حالم خوش نیس !

چرت و پرت گفتم
فعلنا !

خوب حالا بدون!

حتمن این کارو بکن!

فعلن که دارن همین ۳۰ سال گذشته رو تحریف می کنن!

موفق باشی..

شهرزاد چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:25 ب.ظ

سلامم روزبه جان:
خوبی عزیزم؟؟؟
باور کن بی معرفت نیستم ؛گاهی میام نه ولی این قدر فرصت اندکه؛نمیشه گفت اندک ولی این قدر درس و خستگی کارای ۰ودم دورم هست که فرصت اینکه مثل گذشته به دوستای خوبی مثل تو عزیز سر بزنم و کامنت بزارم مدارم ولی مطالب تمام بچه ها مخصوصا تو رو سیو می کنمو می خونم....
مطالب یخلی خوبی بود تا الان مثل همیشه...
فدای تو بشم....
بازم می بخشی عزیزم...
درود بر تو....

درود.
خواهش می کنم این چه حرفیه.
این روزها همه سرشون شلوغه..
ممنون :)

موفق باشی.

مرجان یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:42 ق.ظ http://www.baranraha.blogfa.com

سلام دوست خوبم
گل یخ برگشت ... اپیدم ومنتظرت هستم ...با بهترین اروزها ... جاویدان باشی

درود.
حتمن :)

محسن یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:25 ق.ظ http://after23.blogsky.com/

معمولن ملت ها تاریخ را به روایت خود تا یک جایی نوشتند. ولی در دوران فعلی دیگر کور خوانده اند چون تاریخ به شکلی نوشته میشود که هیچ مداد پاک کنی به زورش به پاک کردنش نمیرسد. البته خودشان را که گول می توانند بزنند ولی فقط خودشان را.

دقیقن همین جور هست! هیچ سند و مدرک جز اون چیزهایی که نوشته شده (مثلن بر لوح ها) ارزشمند نیست.
و مشاهده هم می کنی چطور اونها رو به تاراج می برند!
ما هم برگی از این چیزهایی که بود رو نوشتم شاید اینها درست باشد و شاید هم نه!

هر چند اگر به خرد و اون چیزی که هنوز هم داریم می بینیم برگردیم خیلی از این نوشته ها رو می تونیم رد کنیم و یا بپذیریم!

:)

سیما سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:14 ب.ظ http://stripped.blogsky

سلام چهارشنبه 14/12 up هستم ...

با نوشتت موافقم و دست شهربانو درد نکنه نمیدونستم ... عالی بود.

چه روز خوبی!

:)

علیرضا ترنج چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ق.ظ http://toranjj.blogfa.com

دورد بر دوست خوب و قدیمی حضرت عشق

کاملن باهات موافقم همه مون گول خوردیم
اما راه نهایی بازگشت به عناصر فرهنگی اصیل ایرانی است دوست خوبم

با یک نوروزانه به روزم

درود.

گول خوردیم ؟؟
خیلی جاها خودمون اشتباه کردیم!

حتمن :)

شب تاب یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:03 ق.ظ http://www.5samz.blogfa.com

سلام
بد نبود . فقط چشمام از قالب وبت درد گرفت !
به ما سر بزن ! منتظریم !!
شاد و درخشان باشی

درود.
چطور ؟؟ کجاش بد بود ؟؟
خوشحال میشم بهم بگید.
:)

فروغ ف سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.naerika.blogfa.com

خبری ازتون نیستا!

رفته بودیم وطن! جایگاه پدران..

محسن سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:12 ب.ظ

حضرت عشق جان.
باور کن. باور کن. باور کن.
نمی دانم این باور کن ها را چند بار باید بنویسم ولی بینیم تو خواندی کتاب جامعه شناسی ایرانی را و خواندی پی نکته هایی بر جامعه شناسی ایران را و خواندی چکیده تاریخ ایران را؟
تمام آن چه که باعث شکست ایران شد در جنگ با اعراب فشار ساسانیان با مغ های زرتشی که در کوچکترین تصمیم گیری های دربار دخالت می کردند بود؟
تلخ است ولی پذیرای این تلخی باش.
آن وقت مغ های زرتشی و اکنون معمم های اسلامی.
ماهیت آنها فرقی ندارند و همه ایرانی هستند. و همه از نسل هخامنشیان. گیرم دو سه تا امام عرب آمدند اینجا و تخم و ترکه ای هم ریختند و مگر چند نفر بودند.
فدای تو
من

گفته شما کاملن متین!
کسی هم این گونه ننوشت که چنین برداشتی شود که شوندهای شکست ایران چه بوده!
تنها بیانگر یک حقیقت تلخ بود و بس.

ما هم این را با کمال میل می پذریم اما شنیدی میگن که آشنا گوشتت رو می خوره و استخوانت رو نمی اندازه!؟‌ولی غریب استخوانت رو هم می اندازه ؟؟

از چند تا دونه رد شده فکر کنم! خیلی زیاد شده این تخم ها !!

من این چند روز شهر پدری بودم رگ ناسیونالیستیم گل کرده بهتر هست زیاد چیزی نگم چون پارسه و مخصوصن پاسارگاد اشکم رو درآورد !!

روز خوش..

فروغ ف جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:09 ب.ظ http://www.naerika.blogfa.com

1)




به بهانه ی نوروز:

نوروزنامه:

کنار سبو سبزه ی عید و سین های دیگر
چه می شد گرت بود، سین سرودی
که هفتاد سین گرتورا هست و آن نه
همان هیمه ی خشک پاری که بودی

کنار سبو سبزه ی عید و سین های دیگر
بدین عذر لنگت چه کوشی که گویی:

"سرود من اینجا،
نسیمی ست،
"که از بند رختی ،گذر می کند ،روی بامی
"و می داند آن جا
"در آن جامه ها،هیچ جان و دلی نیست
"که از نام و پیغام او شاد گردند"و
آهسته مویی:
"چه شعر و سرودی؟چه گفت و شنودی؟"

در ان سوی این هستی هیمه وار تو ،گیتی
بر آیین آیینه وارش
سروده ست و بر نغمه ی خود فزوده ست
چه هوهوی باران،چه هیهای رودی.

ولی تو،
همانی که پارینه بودی
نه شعری شکفتت
نه بر منظری تازه چشمی گشودی.

درین آبی آبی آفتابی
کنار سبو سبزه ی عید و سین های دیگر
چه می شد گرت بود سین سرودی؟

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
کتاب "هزاره ی دوم اهوی کوهی"


هم میهن من:

بازهم درختان با شکوفه های قرمز و سپید آمدن بهاری دیگر از ایران زمین را نوید می دهند.گویی نوروز می آید تا مردم شورخت و درگیر این مرز و بوم برای چند روزی که هست عفارغ از هر مسئله ی پراضطرابی شاد باشند و به بهار و سبز بودن درود فرستند.

نوروز که می آید در ته قلبت جوانه ای از شادی شکوفا می شود .این روزها ایرانی تریم!
ایران را دوست تر می داریم.میان خانه تکانی ها، دل رانیز از غم هایی که گذشت لای روبی می کنیم و امیدوارانه به پیشواز سالی نو می رویم.حتی اگر درسالی که از راه می رسد بازهم شوربختی چشم به راهت باشد و تو ندانی!

فروغ ف جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.naerika.blogfa.com

۲)


چهارشنبه سوری که می شود زردی مان را به آتش می دهیم و سرخی اش را برای سالی که از راه می رسد به ارمغان می گیریم.
از نوای سال نو بگویم؟نوایی که دلت را به شادی و هیجان می سپارد .نوایی که هنگام نواخته شدنش به هیچ چیز نمی اندیشی مگر ایران ،ایرانی و شادماندن!
هنوز هم نمی دانم در تاروپود این طنین چه معجزه ای نهته است که اینگونه دگرگونت می کند و به ناچار در هر شرایطی شاد می شوی!

این روزها دوست دارم از شکوفه ها و رنگ سبز جوانه ها بنویسم.از طراوتی که نسیم به گونه ها می بخشد.
باری...!
نوروز پیر ایران زمین از جاده های اصالت و تاریخ دوباره به سرزمین مهر ، ایران، رسیده است و بهار جامه ی سبز و روح افزای خویش را به رخ دلتنگی هایت می کشد...
نوروز ،تاجدار آئین های ایرانی بازهم قدبرافراشته و برتخت سنت نشسته به تو لبخند می زند.

اکنون می خواهم برایت آرزو کنم ،برای تو که هم میهن منی و دوستت دارم:
به سرخی سیب باشی.یانه...لباس مبارک هم قرمز است!می بینی؟سیب هفت سین لب لعل وارش را بالبخند به سویت گشوده ،شادبودن را گوشزد می کند.

خرامان گونه شنای ماهی قرمز در تنگ ،بوی دوست داشتنی سنبل...

به من اجازه بده تا امسال برایت سین سرود را از خدای ایران زمین بخواهم.سرود شادی ،سرود سرافرازی و سرود زندگانی و از زندگی لذت بردن.

دمی گوش بگیر به آواز پرستوها.من اینجا می بینم رقصیدن مرغان را بر زنده رود که دور سی وس ه پل و پل خواجو می گردند تا جاودانه بمانند!
این روزها همه شادند،نوروز تنها بهانه ی فراموش نشده ی ما ایرانی هاست برای دمیب شاد بودن

نوروزی باش
بهاری بمان

چراکه آرزوی من سرخ بودن توست
و نوای شادی که دایره زنگی می زند در دلت...!


نوروز سال 1378 یزژدگردی همگن با 1388 خیامی بر شما و انان که دوستشان دارید ،خجسته باد.

هم میهن اصفهانی شما
فروغ ف

23.اسفند.1387 خیامی
آدینه

1.www.naerika.blogfa.com

2.www.farhangnevis.persianblog.ir

3.roshaniyeshab_f67@yahoo.com


از هر دو لذت بردم بانو.. حتمن می بینیم :)

سیما سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:15 ب.ظ http://stripped.blogsky.com

سلام خوبی؟
چرا نمینویسی ... چندبار سر زدم.

بابت نظرات خوبت در وبلاگم واقعا ممنونم.
من و آخرین متن ۸۷ منتظر تو هستیم ... سال خوبی داشته باشی.

درود بانو.
نوشتم :)

خواهش می کنم! چیز خاصی نیست..

شما هم همین طور..

محسن سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://filmamoon.blogsky.com

چارشنبه سوریت آتشین باد. این لینکم ببین. دوستش خواهی داشت
http://iranirsa.mihanblog.com/post/1010

شما هم همین طور..
سپاس..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد